بدان جایگه باشد ارژنگ دیو – که هزمان برآید خروش و غریو
نام : ارژنگ
محل مرگ : مازندران توسط رستم
منصب : سالار مازندران
دوره شاهنامه ای پیشین : پهلوانی
دوره شاهنامه ای جدید : کیانیان
لقب ارژنگ : سالار
توضیحات شخصیت :
رستم در سفر مازندران یا همان هفتخوان رستم، در خان پنجم رخش را در دشت پر گیاه رها کرده و خود بخواب رفت، در میانه خواب دشتبان اسب او را دیده و آمد تا رستم را تنبیه کند. امّا رستم گوشهای او را کف دستش گذاشت و روانه کرد. در آن سامان مرزبان اولاد بود که دشتبان پیش او آمده شکایت ازرستم نمود و اولاد با سوارانش پیش رستم آمد تا او را دستگیر نماید ولی خود گرفتار و بلد راه رستم گشت. در خوان ششم اولاد رستم را به اردوگاه ارژنگدیو رهنمون ساخته است. رستم با دلاوری به اردوگاه ارژنگ شبیخون می رند و سر ارژنگ را از بدن او جدا می کند.
لیست اشعار :
پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران – بخش ۳
پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران – بخش ۴
پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران – بخش ۹