شاهنامه از یک جنبه تاریخی و داستانی استفاده میکند و میتوان آن را به عنوان یک آثار اسطورهای یا افسانهای محسوب کرد. شاهنامه، در روایت داستانهای خود، از عناصر و شخصیتهای افسانهای و اسطورهای استفاده میکند و آنها را با شعرهای زیبا و شاعرانه به تصویر میکشد.
اگرچه شاهنامه برخی از رویدادها و شخصیتهای تاریخی را نیز دربرمیگیرد، اما شاهنامه به صورت کلی به عنوان یک اثر ادبی محسوب میشود و نه به عنوان یک منبع تاریخی دقیق. در برخی موارد، داستانهای شاهنامه واقعیت تاریخی را با شاخصهای اسطورهای و افسانهای ترکیب میکند تا ارزشهای اخلاقی و فرهنگی را به خوانندگان منتقل کند.
به همین دلیل، شاهنامه همچنان یکی از مهمترین آثار ادبیات و فرهنگ ایران را تشکیل میدهد و درک و تفسیر آن نیازمند درک چندلایه از داستان و سنتهای فرهنگی است.