دستنویس کتابخانۀ قصر سلطنتی مادرید در اسپانیا
عنوان: دستنویس کتابخانۀ قصر سلطنتی مادرید در اسپانیا
نشانی: به نشان II-3.215
تاریخ نگارش: ۹۰۱ هجری قمری – ۱۴۹۵ تا ۱۴۹۶ میلادی
خط نویس: خانی ؟
محل نگارش: نامعلوم
تعداد صفحات: بدون شماره صفحه
تعداد نگاره ها: ۷۳ مجلس
چینش صفحهها: درچهارستون و ۲۱ سطر جدولبندی شده
نوع خط: خـط نـستعلیق،
اندازه: مشخص نشده
توضیحات اثر:
در صفحۀ نخستین، در میان صفحه، یک ترنچ دارد که در کتیبۀ میان آن نوشته است: «کتاب شاهنامه حکیم فردوسی طوسی….» (بقیۀ عبارت پاک شده است). در صفحۀ بعد دارای دو تصویر تمام صفحهای است و پس از آن مقدمه منثور آغاز می گردد:
بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین. سپاس و آفرین خدای را که این جهان و آن جهان را آفرید و بندگان را اندر جهان پدید کرد…
این مقدمه همان مقدمۀ کهن است، ولی پایان آن به افسانۀ محمود و فردوسی و هجونامه می انجامد. صفحۀ نخستین مقدمه منثور دارای سرلوحه است با عنوان: «مقدمۀ کتاب شاهنامه»، دو صفحۀ نخستین متن اصلی دارای چهار لوح و حاشیه سازی است و متن هر صفحه در دو ستون و هفت بیت نوشته شده است. در کتیبۀ لوحه های بالا و پایین صفحات نوشته است: «هذه کتاب شاهنامه – من کلام فدوه الشعرا۔ حکیم فردوسی طوسی – علیه الرّحمه والغفران». و در بالا و پایین متن نوشته است:
ای تازه و خّرم ز تو بنیاد سخن هرگز نکند کسی چو تو یاد سخن
فردوس مقام بادت ای فردوسی انصاف تویی که دادۀ داد سخن
صفحات دیگر در چهار ستون و ۲۱ سطر جدول بندی شده اند. هر صفحه بدون تصویر و سرنویس دارای ۴۲ بیت است، ولی در برخی صفحات بیت هایی را هم چلیپا نوشته است. تاریخ ختم شاهنامه در این دستنویس سال ۴۰۰ هجری قمری است:
بنام جهان داور کردگار زهجرت شده چارصد سال بار
بماه سپندار بد (؟) روز ارد که سر شد همی قصه یزدگرد
ز هجرتشده پنج هشتادسال که بد رفت این داستان را مآل (؟)
پس از آن، بیت هایی در ستایش و هم در نکوهش محمود از هجونامه آمده است و کتاب چنین به پایان می رسد:
هزاران درود و هزاران ثنا مجدد ز ما باد بر مصطفی
تمه الکتاب الشاهنامه من کلام ملک الشعرا و املح البلغا حکیم فردوسی طوسی علیه الرّحمه الغفران و صلی الله على خیر خلقه محمد و آله و صحبه اجمعین الطیبین الطاهرین والحمدلله ربّ العالمین فی سنه احدی و تسعمایه. خانی
در این دستنویس، در پایان داستان جمشید افسانه جمشید و دختر کورنگ شاه را از گرشاسپ نامه گرفته و به آن وصله کرده است. و باز در داستان فریدون چند تکه دیگر از گرشاسپ نشد و در پایان داستان «سهراب» بخشی از برزونامه و در داستان بهمن بخشی از بهمن نامه و آذربرزین نامه را درون شاهنامه کرده است.