نام مکان جغرافیایی در شاهنامه : تمیشه

نام فعلی مکان جغرافیایی :  سرکلاته مازندران

نام های دیگر مکان جغرافیایی در شاهنامه: 

شرح مکان جغرافیایی:

تمیشه بنا بر متن شاهنامه تمیشه از زمره اولین مراکز حکومتی کشور ایران و دومین اقامتگاه فریدون بوده .است وی ابتدا در شهر آمل طبرستان ساکن بود و بعد مرکز حکومت خود را به شهر تمیشه در شرق طبرستان انتقال داد این گزارش در دو بیت ،آمده که دومین بیت آن به توصیف تمیشه مربوط است

ز آمل گذر سوی تمیشه کرد               نشست اندر آن نامور بیشه کرد

کجا کرجهان گوش خوانی همی            جزین نیز نامش ندانی همی

جیحونی به جای «کرجهان گوش»، «ورچهارگوش» ضبط کرده است. عبارت «کرجهان گوش» در سایر نسخ به شکل های دیگر نوشته شده اند اما جیحونی فارغ از ضبط نسخ خطی و تنها به استناد مطالبی از بندهش و دیگر منابع ضبط «ور چهارگوش» را برگزیده و طی دو صفحه به دفاع از گزینش خویش پرداخته است که از مطالب جیحونی این موضوع بدست می آید که شهر دنباوند را ورچهارگوش می گفته اند چون از چهار سوی آب وارد آن میشده است. «ور» هم به معنی قلعه» و «بارو» است

جغرافی دانان قرون آغازین اسلامی تقریباً همگی تمیشه یا طمیس و طمیسه را شهری در مرز طبرستان با گرگان معرفی کرده.اند ویرانه های این شهر اکنون در نزدیکی شهر گز غربی گرگان در دامن کوه نمایان است. بدین سبب دربارۀ وجود آن در عهد باستان تا قرون آغازین اسلامی تردیدی نمی ماند.

ابن خردادبه طمیس را از شهرهای طبرستان خوانده و ابن حوقل طمیسه را از شهرهای طبرستان معرفی کرده است. مقدسی طمیسه را در فاصلۀ یک مرحله ای استرآباد گرگان کنونی دانسته و هم آن را از شهرهای طبرستان خوانده است اصطخری در مسالک و ممالک گفته تمیشه شهری است در طبرستان که در فاصله یک منزلی استرآباد به سوی (ساری) واقع شده است. بالاخره مؤلف ایرانی حدود العالم تمیشه طبرستان را چنین معرفی کرده است تمیشه» شهرکی است ،خرد و گرد وی باره و نعمت بسیار و اندر میان کوه و دریا نهاده است و حصاری دارد استوار و اندر وی پشه بسیار باشد اندر همه ،شهر مگر به مزگت جامع کی پشه اندروی نرود

بهترین توصیف از موقعیت استراتژیک تمیشه را ابن رسته در اواخر قرن سوم هجری به دست داده که نوشته است: «اولین شهر طبرستان از طرف گرگان شهر طمیس است که در سرحد گرگان واقع شده و دروازه بزرگی دارد و از اهالی طبرستان کسی نمی تواند از طبرستان به گرگان رود و یا از گرگان به طبرستان شود مگر آن که از آن دروازه عبور کند همچنین بین طبرستان و گرگان دیواری کشیده شده که از کوه تا ساحل دریا امتداد دارد و از آجر ساخته شده است. بانی و بنیان گذار این دیوار کسری انوشیروان است. وی این دیوار را به عنوان سدی کشیده تا این که ترکان را از چپاول طبرستان مانع شود».

تمیشه در جوار روستایی به نام سرکلاته خرابه شهر واقع است در فضایی وسیع با آجرهای بزرگ ساسانی و سفالهای متنوع که بخشی از تأسیسات دفاعی آن در دامن کوه مشهود است. در وسط ویرانه ها هم بنای زیارتگاه نوسازی با نام امامزاده قاسم وجود دارد اهالی آن ویرانه ها را به درستی خرابه شهر تمیشه میخوانند به همین سبب روستای مجاور آن را هم «سرکلاته خرابه شهر» نامیده.اند

بنابراین شهر تمیشه در جایی که کوه و دریا اکنون تنها چند کیلومتر با هم فاصله دارند این فاصله در گذشته کمتر هم بوده در دامنه کوه به گونه ای بنا شده که دو دیوار کلان در شرق و غرب آن کوه را به دریا متصل و بنا بر اطلاعات ابن رسته راه عابران و مهاجمان گرگان به طبرستان یا بالعکس را سد میکرده است. دیوار آجری ۱۸۰ کیلومتری ساخته انوشیروان هم از شرق شهر کلاله گرگان استان گلستان ،فعلی شروع میشده و از میان دو رود گرگان و اترک( سنبار) می گذشته و گوشه دریای خزر را می بریده تا این که ظاهراً در محل تمیشه به پایان می رسیده است. اما اکنون نه اثری از آن دیوار سترگ در نزدیکی تمیشه باقی است و نه اهالی چیزی از آن به یاد می آورند در حالی که بقایای آن میان دریای خزر از حدود گمش تپه تا شرق شهر کلاله نمایان و قابل مشاهده است.

این که بر سر شهر تمیشه بعد از قرون چهارم و پنجم تا واقعۀ مغول چه آمده است خود تاریخ مفصلی دارد اما همین قدر ذکر میشود که ابن اسفندیار در اوایل قرن هفتم هجری ویرانه های شهر تمیشه را شخصاً ملاحظه کرده و تپه ها و گنبدها و گرمابه ها و آثار خندق های آن را دیده است

 

قبلی «
بعدی »