عنوان: بنیانِ زروانی ناکُشتن و به بند کِشیدن ضحّاکِ شاهنامه
نویسنده: حمیدرضا اردستانی رستمی
سابقه شغلی یا تحصیلی نویسنده: استادیار زبان و ادبیات فارسی
تاریخ نگارش: پائیز ۱۳۹۶
منبع : مجلۀ شعرپژوهی (بوستان ادب) دانشگاه شیراز، سال نهم، شمارۀ اول، بهار ۱۳۹۶
چکیده مقاله :
مطابق شاهنامه، آن گاه که فریدون بر ضحّاک چیره می شود، دو بار اراده ی کُشتنِ او می کند که هر دو بار سروشِ خجسته، فریدون را از کُشتن ضحّاک بازمی دارد و بند کردنِ او را بهتر می-داند. پیش از این، در توجیه و تحلیلِ نَکُشتن و به بند کِشیدنِ ضحّاک، گمان هایی زده شده است؛ امّا نگارنده بر این نظر احتمالی است که اگر ایزد سروش به فریدون اجازه ی کُشتنِ ضحّاک نمی دهد، این برایندِ باوری زروانی در شاهنامه است. بر بنیان متن های زروان گرا (وِزیدگی های زادسپرم، بندهش و مینوی خرد)، زروان از سویی فرمان روایی بر هستی را برای نُه هزار سال (زمان کرانه مند) به اهریمن سپرده است و از سوی دیگر، او برای آفرینش جهان مادّی، اب زاری از گوهر ت اریکیِ خود به اهریمن می دهد که آن گوهر آز است و بی آن گوهر، جهان شکل نمی گیرد. در باور زروانی، آفرینش مادّی دست آوردِ اهریمن و آز است و با شرّ، جهانِ مادّی جهان می شود. ضحّاک نیز در شاهنامه، نمادِ این جهانیِ اهریمن و تجسّم آز (آزمندِ قدرت، خورش، آمیزش جنسی و در تقابل با مهر، خرد و نظم) است که بی آن، هستی از هم فرو خواهد پاشید و کرانه مند به بی کرانه خواهد پیوست؛ کُشته شدنِ ضحّاک، پایان هستی و لغوِ پیمان زروان با اهریمن است؛ از این روی، ایزدِ سروش (درهم شکننده ی دیو آز) که مطابق با سروش یشت، موظّف است نگاهبانِ پیمانِ میانِ دروند و اشون باشد، بر فریدون آشکار می شود تا پیمانِ زروان و اهریمن شکسته نشود و او را از کُشتنِ ضحّاک بازمیدارد.
کلمات کلیدی : آز, اهریمن, زروان, سروش, ضحاک, فریدون
دریافت مقاله:بنیانِ زروانی ناکُشتن و به بند کِشیدن ضحّاکِ شاهنامه