برخی روایات نقالی و شفاهی در ملحقات نسخ و چاپ های شاهنامه

عنوان:برخی روایات نقالی و شفاهی در ملحقات نسخ و چاپ های شاهنامه

نویسنده: سجاد آیدنلو

سابقه شغلی یا تحصیلی نویسنده: دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور

تاریخ نگارش: زمستان ۱۳۹۳ هجری شمسی

منبع:  دوفصلنامۀ فرهنگ و ادبیات عامه، سال سوم، شمارۀ پنج، بهار و تابستان ۱۳۹۴

چکیده مقاله:

قراین و شواهدِ موجود در برخی منابع نشان می دهد که احتمالاً در سده های ششم و هفتمِ هجری روایتهای شفاهی و نقّالی از بعضی داستانهای شاهنامه وجود داشته است. بر این اساس و به استنادِ گستردگیِ روایات نقّالی با موضوع ملّی و پهلوانی در سنّت داستانیِ ایران- که بخشی به صورت مکتوب به دست ما رسیده و بهری دیگر به اقتضای ماهیّتِ شفاهی فراموش شده است- در این مقاله این فرضیّه محتمل و درخورِ بررسی مطرح شده که شاید مأخذِ شماری از ابیات، قطعات و روایاتِ الحاقی در نسخ و چاپهای شاهنامه، میراثِ ادبِ شفاهی- مردمی بوده است و کاتبان، مالکان یا خوانندگانِ بعضی دست نویسها آنها را از گزارشهایِ شفاهیِ نقّالان شنیده و پس از نظم در قالب قطعاتِ کوتاه و بلند بر متن یا حاشیه نسخ افزوده اند. نگارنده با تحقیق در زیرنویسهای شاهنامه تصحیح دکتر خالقی مطلق و همکارانشان، متن و حواشیِ نسخه های سن ژوزف، سعدلو، حاشیه ظفرنامه، متن و ملحقاتِ چاپهای مسکو، بروخیم، دکتر دبیرسیاقی و بعضی چاپهای سنگی و دست نویسهای متأخّر، بیست و شش داستان و قطعه الحاقی را با توجّه به قراینی مانند نبودن پیشینه ای از آن روایتها در منابعِ ادبی و تاریخیِ کهن، وجود گزارش/ گزارشهایی از آنها در طومارهای نقّالی و داستانهای شفاهی- مردمی، داشتنِ عناصر و ساختارِ روایات نقّالی و… به احتمال از داستانهای مایه گرفته از روایتهای نقّالی و شفاهی معرّفی کرده که به صورت منظوم در دست نویسها و چاپهای شاهنامه حفظ شده است

کلمات کلیدی: شاهنامه, فردوسی, ملحقات, روایات نقالی و شفاهی

دریافت مقاله:برخی روایات نقالی و شفاهی در ملحقات نسخ و چاپ های شاهنامه

قبلی «
بعدی »