خلاصه منظومه کوش پیل دندان – فصل دوم
( این متن متعلق به انتشارات پگاه دانش است و هر گونه استفاده از آن تنها با کسب اجازه کتبی از انتشارات مجاز است)
فصل دوم – داستان کوش (پادشاه ایران) و مانوش (پادشاه روم)
در این فصل به داستان پادشاهی به نام کوش میپردازیم که شاه ایران بوده و از نظر زمانی، سالیان بسیار زیادی پس از کوش پیلدندان میزیست. در آغاز کتابی برای کوش شاه ایران خوانده میشود که در آن سرگذشت شاهان گذشته از جمله اسکندر روایت شده است.خاطرنشان میشود که مجدداً نیز در داستان اسکندر کتابی برای او خوانده میشود که به نقل داستان کوش پیلدندان میپردازد.نکته مهم این کتاب اینجاست که به واسطه کتابهایی که در طول روایت داستان به آنها بر میخوریم، بهازای داستان هر یک از آنها، به یک دوره پیشتر از تاریخ میرویم. ولی همانگونه که بیان شد در این فصل صرفاً هوشیاری و ترفند کوش شاه ایران بیان میگردد که بهراحتی، به پیروزی در جنگ رومیان دست مییابد.
متن دستنوشته جعلی کوش (پادشاه ایران) برای فریبدادن رومیان
متنی بر روی نامهای بهصورت کهن نوشته میشود که در آن مانوش از سوی اجداد خود از جنگ با ایرانیان نهی میگردد. این ترفند شاه ایران کوش است و دستور میدهد تا این نامۀ جعلی به همراه تعدادی اشیای عتیقه و تصویری از چهره خودش در پای دیوار شهر رومیان بهعنوان گنج ذخیره گردد.
شاه ایران برای این کار بازرگانی را مأمور میکند و از او میخواهد تا تمامی شاهدان این کار را از بین ببرد و خودش را نیز در آن شهر به تجارت مشغول کند. هر زمان که مانوش این نامه را پیدا کرد، بازرگان بدون هیچ گفتگویی بساط تجارت خود را جمع کرده و به ایران بازگردد و موضوع را به کوش اطلاع دهد.
بازرگان چنین میکند و پس از سالیانی بر اثر بارش باران، گنج جعلی پدیدار گشته و نامۀ همراه آن نیز نزد مانوش برده میشود.
در نامه چنین بیان شده است که من دارنوش پادشاه قدیم این شهر هستم و پیشگویی میکنم که اگر حدود سیصد سال دیگر ایرانیان به روم حمله کردند، بدون هیچ جنگی تسلیم ایرانیان شوید.
مانوش پس از دیدن آن نامه تصور میکند که اجدادش آن را برای او نوشتهاند، از سوی دیگر بازرگان به نزد کوش بازگشته و خبر موفقیت خود را میدهد. شاه ایران لشکر را سوی روم راهی میکند؛ در روم خبر میپیچد که ایرانیان در راه حمله هستند و پیشگویی دارنوش درست بوده است.
نامه نوشتن کوش (پادشاه ایران) بهسوی مانوش (پادشاه روم)
کوش نامهای بهسوی مانوش مینویسد که به سمت تو حمله میکنیم و راهی جز تسلیمشدن نداری.
رسیدن نامهٔ کوش (پادشاه ایران) به مانوش و فرستادن پاسخ
فرستاده کوش به روم میرسد و نامۀ شاه ایران را به مانوش میدهد. مانوش ضمن مشورت با بزرگان دربار، وزیر خود را با پاسخ نامه به ایران میفرستد. درضمن از وزیر میخواهد که هم وضعیت لشکر و قدرت ایرانیان را بررسی کند و هم چهره کوش را با چهره داخل نامۀ قدیمی تطبیق دهد.
گفتگوی صلح کوش (پادشاه ایران) با فرستادهٔ مانوش
کوش دستور میدهد تعدادی زندانی را آماده کرده و جلوی فرستادۀ مانوش بکشند و اینگونه برای فرستاده ایجاد ترس کنند. بعد از طریق او به پادشاه روم اعلام میکند که باید باجوخراج بسیار همراه با تعدادی گروگان به ایران بفرستند در غیر این صورت حمله میکند و روم را ویران میسازد.
پیام فرستاده به مانوش
فرستاده سه ماه از کوش مهلت میخواهد و به روم باز میگردد؛ به مانوش میگوید که تصویر شاه ایران همان شکلی هست که نیای تو در نامه نقاشی کرده بود و فرستاده در ادامه پیشنهاد صلح میدهد.
صلح و باجگزاری مانوش
رومیان بر اساس گفتۀ کوش همان میزان باجوخراج را تهیه کرده و نزد کوش میفرستند. همراه آن تعدادی گروگان نیز به ایران فرستاده میشود که از نزدیکان مانوش بودند.
دانشپرستی کوش (پادشاه ایران) و فرستادن نه کتاب توسط مانوش نزد او
در میان گروگانهایی که برای کوش فرستاده شده بودند، برادر مانوش نیز وجود داشت که جوانی بود بسیار هوشمند و خردمند به نام سرکش هست.
او در جلساتی که با کوش داشت متوجه شد که کوش فردی بسیار اهل دانش و علاقهمند به خواندن کتاب است؛ برای همین نامهای به برادر خود مانوش نوشت و درخواست کرد که در کنار هدایای بعدی چندین جلد کتاب نیز برایش بفرستد تا سرکش بتواند آنها را برای کوش بخواند.
مانوش ۹ عدد کتاب برای برادرش سرکش میفرستد. از این ۹ کتاب، تعداد چهار عدد علمی و پنج عدد دیگر، کتاب تاریخی بود که در شرح و توصیف پادشاهان قبلی روم نوشته شده بود.
زمانی که این کتابها برای کوش خوانده میشود، در خوانش کتاب پنجم که تاریخ اسکندر است با شرحی مفصل وارد داستان کوش پیلدندان میشویم.
کتاب اول – پادشاهی اِفریقس
در مورد پادشاهی افریقس که فرزند ابرهه بوده است و سرزمینی به نام افریقیه ساخت.
کتاب دوم – پادشاهی دقیانُس و داستان اصحابکهف
در این کتاب داستان اصحابکهف در دوره پادشاهی دقیانوس بررسی گردیده است.
کتاب سوم – پادشاهی پلاطُس و داستان حواریون عیسی
در این کتاب به دو نفر از حواریون عیسی علیهالسلام به نامهای متی و عدنی اشاره گردیده و داستانی در خصوص شفادادن بیماران ذکر شده است.
کتاب چهارم – پادشاهی اسطلیناس
پادشاهی اسطلیناس که شهری به نام قسطنات ساخته بود و همچنین دِیری بسیار بزرگ در کنار رود فرات با زر و گوهر، ستونهای خاص و همراه طلسمی بنا کرده بود.