عنوان : چرا در فرهنگ عامّه پایان شاهنامه خوش پنداشته می شود؟
نویسنده: حمیدرضا اردستانی رستمی
سابقه شغلی یا تحصیلی نویسنده: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد دزفول
تاریخ نگارش: پائیز ۱۳۹۶
منبع : دوماهانۀ فرهنگ و ادب عامه سال پنجم، شمارۀ هفدهم، آذر و دی ۱۳۹۶
چکیده مقاله :
مَثَلِ «شاهنامه آخرش خوش است» از پرآوازه ترین مَثَل ها در فرهنگ ایرانی است. هنگامی که برای کسی امری ناخوش رخ می دهد و دیگری بِدان خشنود است، در واکنش این سخن را به ک ار می برد. می دانیم که شاهنامه با تازشِ تازیان به ایران پایان می پذیرد؛ پس چگونه است که پایان آن را خوش پنداشته اند؟ در پاسخ، گروهی «خوش» را در معنای تهکّمی، یعنی ناخوش دانسته و گروهی دیگر، «خوش» را در معنای اصلی واژه پنداشته اند. نگارنده از یک سو این احتمال را می دهد که پایانِ خوشِ شاهنامه به کین کشی از کُشنده ی زدگ رد سوم بازمی گردد. در باور ایرانی انتقام از کُشنده شاه، واجب و مقدّس بوده است و آشکارا این را در جا های گوناگون شاهنامه میبینیم؛ پس از آن روی که بیژن، ماهویِ سوری را می کُشَد و بدین سان انتقامِ خونِ یزدگرد را می گیرد، پایانِ شاهنامه را خوش پنداشته اند. از سوی دیگر، مَثَلِ پرآوازه را می توان از جمله ادبیاتِ آخرالزّمانی (پیش گوییِ استقرار دوباره قدرت ایرانیان) پنداشت که پس از سقوط صفویه به دست بیگانگان، در میان مردم رواج یافته است؛ چنان که با سقوط ساسانیان، این گونه ادبی مرسوم می شود.
کلمات کلیدی : آخر شاهنامه, خوش, ناخوش, تهکم, یزدگرد سوم, انتقام, ادبیات آخرالزمانی
دریافت مقاله:چرا در فرهنگ عامّه پایان شاهنامه خوش پنداشته می شود؟