ضرب المثل های شاهنامه – بخش نودم – دل نبستن به گیتی و سرای موقتی

ضرب المثل ( دستانزد ) : دل نبستن به گیتی و سرای موقتی

توضیحات ضرب المثل :

با درود به پیشگاه یاران و هموندان بزرگوار، و آرزوی تندرستی برای همه ی عزیزان و دوستداران شاهنامه.
به رسم هر آدینه، با بیتی مثال گونه و پندآموز از شاهنامه در خدمت شما هستیم..
اشارات و ابیاتی که قطعا روزگاری در این مرز و بوم بر سر زبانها بیشتر جاری بود و به عنوان ضرب المثل و “دستانزد” در جامعه ی ایرانی مورد استفاده ی مردمان بود.

پهنه ی ادب پارسی هیچگاه از مثالهای شیرین و خواندنی تهی نبوده و یکی از مسائلی که بیشمار بدان پرداخته شده، بی وفایی دنیا و سرای موقت و عاریتی ست که خردمند نباید دل بدان بندد.

در ابتدای داستان موسوم به ” ۱۲ رُخ “، شاعر در خطبه ی داستان به خوبی انسان را در معرض این گذرا بودنِ عمر قرار میدهد و اشاره دارد که چرخ گردان بی وقفه خواهد گذشت، حال خواهی هر آنچه هستی باش:

💥💥و دیگر که گیتی ندارد درنگ

سرای سپنجی چه پهن و چه تنگ💥💥

حکیم طوس، دنیا را به مهمانخانه ای تشبیه میکند که انسان قراراست چند شبی را در آنجا سپری کرده و راهی شود، پس مجلّل بودن یا محقّر بودن این سرای سپنجی، چندان اهمیت ندارد و در واقع گوشزد میکند که چه در خوشی و رفاه و تجمّل باشی و چه در تنگنا، روزگار خواهد گذشت و تو مهمانی بیش نیستی…

🍁🍁خوشا آنان که نامی نیک و کرداری جاوید بر جای می نهند🍁🍁

پنح روزی که در این مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست
(حافظ)

بدین سرای سپنجی مهمان را
دل نهادنِ همیشگی نه رواست
(رودکی)

هرکه آید در این سپنج سرای
بایدش باز رفتن از سرِ پای
در وی آهسته رو که تیز هُش است
دیر گیر است، لیک زود کُش است
(نظامی)

شادمان و پیروز باشید.

این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.

 

قبلی «
بعدی »