ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و یکم – چرا کشت باید درختی به دست

ضرب المثل ( دستانزد ) : چرا کشت باید درختی به دست ، که بارش بود زهر و بیخش کبست

توضیحات ضرب المثل :

درود بر همه همراهان در سرای فردوسی

از دورترین ایام درخت انگاره و تمثیلی از نسب شناسی محسوب می شد و رمز بالندگی در رشد روان انسان است. درخت در مفهوم نسب در این بیت از شاهنامه به زیبایی بیان شده است:
بدو گفت بهرام کای نیکبخت/ توی بار این خسروانی درخت

اهمیت نژاد و نسب از مفاهیمی است که بارها در این اثر سترگ تکرار شده است و عقبه و میوه ی این درخت نسب چه باشد و چگونه باشد بسیار مورد تاکید است.

اما دستانزدی که برای امروز برگزیدیم از داستان سیاوش انتخاب شده است.

هنگامی که پیران از افراسیاب دخترش را برای سیاوش خواستگاری میکند افراسیاب پیشگویی موبدان را بدو یادآور می‌شود ،که گفته بودند پادشاهی او به دست نوه اش بر خواهد افتاد:

از این دو نژاده(سیاوش و فرنگیس) یکی شهریار/ بیاید که گیرد جهان در کنار
ز توران نماند بر و بوم و رست/کلاه من اندازه گیرد نخست
🅾️چرا کشت باید درختی به دست / که بارش بود زهر و بیخش کبست🅾️

✅کبست: میوه ای به غایت تلخ. حنظل

 

بیت سوم که مورد نظر دستانزد ماست، اشاره به فرزند سیاوش در صورتی که با فرنگیس ازدواج کند دارد.افراسیاب با تکیه بر پیشگویی نگران است که میوه ی این پیوند برایش سخت تلخ و ناگوار باشد. بنابراین برای پیشگیری از واقعه مخالفت خود را اعلام میدارد. [اما تقدیر همانی است که مقدر شده است].

اما این دستانزد هشداری است برای پیشگیری از وقوع حوادث ناگوار بویژه آنچه که نتیجه ای مشخص دارد، بیان میشود.

سربلند باشید 🍂🍃🍂

این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.

 

قبلی «
بعدی »