ضرب المثل ( دستانزد ) : ماهی به خشکی بردن
توضیحات ضرب المثل : درود بر یاران جان ، بپردازیم به دستانزد زیبای امروز و پی بردن به مفهوم کنایی یکی دیگر از ابیات شگفت انگیز شاهنامه ، بیتی که امروز برای شما منتخب شده از داستان زیبا و پر حادثه بهرام گور است. بخش بیست هشتم داستان :
بعد جنگ با خاقان ، فرستاده قیصر نزد بهرام می آید و با موبد موبدان به گفتگو و تبادل نظر می پردازد ، در این بخش موبد از فرستاده قیصر می پرسد در گیتی چه کسی زیانکارتر و چه کسی سودمند است ؟
و فرستاده پاسخ داد :
فرستاده گفت آنک دانا بود – همیشه بزرگ و توانا بود
تن مرد نادان ز گل خوارتر – بهر نیکئی ناسزاوارتر
و سپس موبد با شنیدن این سخن گفت :
بدو گفت موبد که نیکو نگر – بیندیش و ماهی به خشکی مبر
خوب دقت کن و فکر کن و ماهی را به خشکی نبر
ماهی به خشکی بردن کنایه از کار بیهوده و وارونه انجام دادن که جز رنج و زیان چیزی در پی ندارد ، زیرا ماهی در خشکی خواهد مُرد. بر حذر بودن از انجام کار بیهوده یکی از موضوعات پر کاربرد در فرهنگ ضرب المثل های ایرانی و شاهنامه است که به صورت ترکیب های گوناگون در ادبیات فارسی و ادبیات عامه دیده میشود و حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز برحذر بودن از کار بیهوده را در جای جای شاهنامه به ما گوشزد کرده است ، از جمله ترکیب هایی که در ادبیات با همین مفهوم به کار می رود :
آب در هاون کوبیدن و باد در قفس کردن :
عطار :
تن فرو ده آب در هاون مکوب – در قفس تا کی کنی باد ای پسر
گره به باد زدن :
حافظ :
گره به باد مزن گرچه بر مراد رود – که این سخن به مثل باد با سلیمان گفت
باد در مشت داشتن:
فردوسی :
چو اهرن بود مر مرا یار و پشت – ندارد مگر باد دشمن به مشت
و ماهی به خشکی بردن :
فردوسی :
بدو گفت موبد که نیکو نگر – بیندیش و ماهی به خشکی مبر
امیدوارم هیچ وقت به دنبال آب در هاون کوبیدن، گره به باد زدن، باد در قفس کردن ، باد در مشت داشتن و ماهی به خشکی بردن نباشیم و هرگز این دستانزد برای حال ما به کار برده نشود . در پناه یزدان
این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.