ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیست و پنجم – باد در مشت

ضرب المثل ( دستانزد ) : باد در مشت

توضیحات ضرب المثل : با درود و احترام به یاران ارجمند و فرنشینان گرامی. چند روز قبل که مجدد پادشاهی اشکانیان را برای خود مرور می نمودم …ابیاتی را منتخب نمودم تا برای بخش دستانزد(ضرب المثل) در روز جمعه قرار بدهم …به راستی این کتاب چه ظرایف بی نظیری در خود دارد …هرچه بیشتر می خوانم …بیشتر تشنه و مشتاق می گردم. هر روز نکته ای :

هر بار روشن شدن جلوه هایی دگر، به رای بنده که اعجاب انگیز است … باری …

در بخش هشتم پادشاهی اشکانیان در ماجرای آشنایی گلنار و اردشیر و فرار آنها به سمت ایران خواندیم که اردوان به سمت آنها و برای یافتن ایشان روانه گردید و در راه به کدخدایی رسید که آن مرد به اردوان چنین گفت :

چنین گفت با اردوان کدخدای         –         کز ایدر مگر بازگردی به جای

سپه سازی و ساز جنگ آوری         –         که اکنون دگرگونه شد داوری

که بختش پس پشت او برنشست         –         ازین تاختن باد ماند به دست

روی سخن امروز مصرع دوم، بیت بسیار زیبای پایانی می باشد که این مفهوم کنایی در آن گنجانده گردیده و امروزه نیز به مفهوم دست خالی و تهیدست بین مردم رواج دارد و البته که همین ترکیب نمونه های فراوان در اشعار دیگر پرچم داران فرهنگ ایران زمین داشته و دارد.

این مطلب توسط جناب آقای حمیدرضا رحیمی و گروه بزرگ تلگرامی فردوسی،شاهنامه و شاهنامه خوانی که توسط ایشان مدیریت می شود به وب سایت ویکی شاهنامه ارائه داده شده است.

 

قبلی «
بعدی »