- ضرب المثل های شاهنامه – بخش یکم
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش دوم
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سوم
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهارم
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پنجم
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش ششم – آهوی ناگرفته
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتم – شنیدن کی بود مانند دیدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتم – کلاه کسی را اندازه گرفتن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نهم – آهسته دل
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش دهم – گاو بچرم اندر
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش یازدهم – سنگ بر سبو زدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش دوازدهم – طبل زیر گلیم زدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سیزدهم – آب زیر کاه
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهاردهم – شیر با می آمیختن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پانزدهم – من و گرز و میدان افراسیاب
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش شانزدهم – دور از ایدر
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفدهم – پشیمانی آنگه نداردت سود
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هجدهم
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نوزدهم – سرمایه کارها نگریستن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیستم – از تن کوه سنگ به مشت ماندن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیست و یکم – بردباری ز حد بگذرد
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیست و دوم – دیوار به گفتار گوش دادن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیست و سوم – رود را دریا پنداشتن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیست و چهارم – کرگ ژیان به کس نداشتن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیست و پنجم – باد در مشت
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیست و ششم – تندی کردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیست و هفتم – شبان با رمه
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیست و هشتم – گل را به وقت چیدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش بیست و نهم – از تیرگی روشنایی جستن و با آتش آب را به جوی آوردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سی ام – از باد آوردن و به دم بردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سی و یکم – ماهی به خشکی بردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سی و دوم – تابش مهر ( خورشید ) را نتوان نهفتن و روبه را با شیر جفت دانستن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سی و سوم – از مه روشنایی نیامدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سی و چهارم – برآویختن شیر با دام روباه
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سی و پنجم – چشم سوزن شدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سی و ششم – به دام خود نهاده آویختن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سی و هفتم – دست چپ را از راست ندانستن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سی و هشتم – شنیدن کی بود مانند دیدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش سی و نهم – دیدن و عبرت آموختن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهلم
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهل و یکم – آسمان بر زمین آوردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهل و دوم – خیره سری و نیاموختن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهل و سوم – از آواز روبه نترسد پلنگ
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهل و چهارم – جهان بر کسی نماندن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهل و پنجم – بیخ حنظل و شاخ مشک
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهل و ششم – چو دی رفت و فردا نیامد هنوز
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهل و هفتم – روی گرداندن مرد جوان از پیر زن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهل و هشتم – زن نیکو/ ستایش زن شایسته
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش چهل و نهم – موی سپید و گاو سیاه
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پنجاهم – توهم بزرگی و قدرت در عین ناتوانی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پنجاه و یکم – نابخردانه رنج برده را بر باد دادن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پنجاه و دوم – از مکافات عمل غافل مشو
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پنجاه و سوم – از مکافات عمل غافل مشو
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پنجاه و چهارم – جاودانگی گفتار و نام
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پنجاه و پنجم – نروید گل از خار خشک
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پنجاه و ششم – دانا شدن از گفته بیهوده
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پنجاه و هفتم – حد شناسی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پنجاه و هشتم – چو عیب تن خویش داند کسی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش پنجاه و نهم – سرو آوردن خر و گم کردن گوشش
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش شصتم – دوستان شایسته و ارزشمند
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش شصت و یکم – از سوراخ مار را بیرون کشیدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش شصت و دوم – از چوب شیز عاج جستن و از بید سرخ یاقوت طلب داشتن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش شصت و سوم – یاد کردن از مصیبت های قومی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش شصت و چهارم – خورش بی بهانه ندادن به ماهی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش شصت و پنجم – پزشک دردمند و درمان بیمار
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش شصت و ششم – نوش پیروزی و نیش رنج
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش شصت و هفتم – همسر گزیدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش شصت و هشتم – شیر مرغ
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش شصت و نهم – محترم داشتن شخصیت خود
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتادم – وعده های پوچ و دروغین در اوج ناتوانی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتاد و یکم – نو که آمد به بازار ، کهنه شود دل آزار
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتاد و دوم – دنیا جای آسایش نیست
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتاد و سوم – همه کدخدا شوند ده ویران میشود
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتاد و چهارم – رستم به گیتی کم است
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتاد و پنجم – دشمن را سیر نکردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتاد و ششم – همی بت به دست برهمن رسد
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتاد و هفتم – نابرده رنج
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتاد و هشتم – اژدها به دست گرفتن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هفتاد و نهم – دخل و خرج برابر بودن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتادم – شتاب بیجا و زیان های عجول بودن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتاد و یکم – همان را که کاشته ای برداشت خواهی کرد
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتاد و دوم – چو سر رفت تن بها ندارد
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتاد و سوم – کار امروز به فردا مفکن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتاد و چهارم – ویرانی و نابودی نتیجه اختلافات های خانوادگی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتاد و پنجم – کم گویی و پرهیز از زیاده گویی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتاد و ششم – به آبشخور آمدن میش و گرگ
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتاد و هفتم – از آتش بهره جز دود نداشتن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتاد و هشتم – دوری از پیمان شکنی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش هشتاد و نهم – پرهیز از تصمیمات عجولانه و هیجانی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نودم – دل نبستن به گیتی و سرای موقتی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نود و یکم – همان بر که کاری همان بدروی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نود و دوم – بر کسی شام خوردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نود و سوم – کار دیو وارونه است
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نود و چهارم – حق نان و نمک را نگه داشتن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نود و پنجم – گزند آمد از پاسبان بزرگ
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نود و ششم –
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نود و هفتم – وابستگی بیشتر دل کندن سخت تر
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نود و هشتم – آهوی ناگرفته را بخشیدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش نود و نهم – که گاهی سکندر بود گاه فور
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صدم – ز دانش دل پیر برنا بود
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و یکم – چرا کشت باید درختی به دست
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و دوم – ز گیتی زبونتر مر آنرا شناس
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سوم – هنگام مرگ ؛ می = چو پیراهن شعر در دی ماه
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و چهارم – با هر بادی از جای خود جنبیدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و پنجم –
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و ششم – آموختن دانش در همه حال
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و هفتم – حرف حق تلخ است
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و هشتم – کار زمین را ساختی بآسمان پرداختی؟
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و نهم – راز مگوی و بازگو نکردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و دهم –
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و یازدهم – خردمند گوید که در یک سرای
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و دوازدهم – خشت خشک بر آب افکندن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سیزدهم – آب از سر گذشتن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و چهاردهم – راهنمایی و مشاوره طلبیدن از صاحب رای و اندیشه
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و پانزدهم – آتش برافروختن و خویشتن را سوختن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و شانزدهم – مو را از خمیر بیرون آوردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و هفدهم – روباه با آزمودن دلیر نمی شود
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و هجدهم – دست بردن به چاشت پیش از شام خوردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و نوزدهم – خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و بیستم – از چرخ گردنده کوس یافتن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و بیست و یکم – مبر پیش دیبای چینی تبر
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و بیست و دوم – رهانیست از مرگ پران عقاب
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و بیست و سوم – جز راست نشاید گفت
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و بیست و چهارم – جوی به دریا بردن و زیره به کرمان بردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و بیست و پنجم – گلیم خود را به آب نفکندن یا افکندن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و بیست و ششم – درشتی ز کس نشنود نرم گوی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و بیست و هفتم – نوشدارو پس از مرگ سهراب
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و بیست و هشتم – آب و آتش
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و بیست و نهم – نمک بر زخم پاشیدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سی ام – باد در قفس کردن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سی و یکم – بوی شیر از دهن یا لب کسی آمدن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سی و دوم – آب زیر کاه بودن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سی و سوم – گشتن آب شور در جوی
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سی و چهارم – بر دمیدن باد سرد از آتش
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سی و پنجم – گوز بر گنبد افشاندن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سی و ششم – پیری و آز
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سی و هفتم – خار شدن و خار گشتن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سی و هشتم – به شوره تخم افکندن
- ضرب المثل های شاهنامه – بخش صد و سی و نهم – بر آمدن دود آتش از آب