عنوان: روایت شناسی داستان هفت گُردان برپایه روایت انوشیروان مرزبان و ابوالقاسم فردوسی
نویسندگان: آرش اکبری مفاخر / رقیه شیبانیفر
سابقه شغلی یا تحصیلی نویسندگان: عضو قطب علمی فردوسی شناسی دانشگاه فردوسی مشهد / دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
تاریخ نگارش: تابستان ۱۳۸۸ هجری شمسی
منبع: نشریۀ علمی – پژوهشی پژوهشنامۀ زبان و ادب فارسی(گوهرگویا) سالچهارم، شمارۀ دوم، تابستان ۱۳۸۹
چکیده مقاله:
این مقاله به روایتشناسی داستان هفتگردان به روایت فردوسی در شاهنامه و قصۀ افراسیاب بن پشنگ به روایت انوشیروان مرزبان در روایات داراب هرمزدیار میپردازد. به این منظور پس از بررسی خلاصه دو روایت از دیدگاه راویان، روایتشناسی، ساختارشناسی تطبیقی و ریشهشناسی بنیادهای آیینی و اساطیری، دو روایت مورد بررسی قرار گرفته است. بررسیها نشان میدهد که روایت فردوسی، روایتی دهقانی، ملّی و خردگراست که در آن حذفهای آیینی (زردشتی بودن رستم) و اسطورهای (دیدار افراسیاب با اهریمن) به چشم میخورد. اگرچه به نظر میرسد، این آیینزدایی پیش از فردوسی صورت گرفته؛ اما ممکن است، اسطورهزدایی از سوی وی انجام شده باشد. در برابر، روایت انوشیروان روایتی موبدی با تکیه بر آموزههای مزدیسنایی، اصیل، یکدست، کامل و دارای ژرفساختی اسطورهای و آیینی است که با الگوهای اساطیری- آیینی داستانهای ایرانی همخوانی دارد. این داستان نقشی مهم در الگوشناسی روایی داستانهای حماسی ایران، در گذر از روایت موبدی به دهقانی دارد.
کلمات کلیدی: شاهنامه, فردوسی, هفتگردان, قصۀ افراسیاب بن پشنگ, روایتشناسی, ساختارشناسی
دریافت مقاله: روایت شناسی داستان هفت گُردان برپایه روایت انوشیروان مرزبان و ابوالقاسم فردوسی