دستنویس کتابخانۀ بریتانیا در لندن
عنوان: دستنویس کتابخانۀ بریتانیا در لندن
نشانی: Or. 1403
تاریخ نگارش: چهارشنبه یازدهم رمضان ۸۴۱ هجری قمری – هشتم مارس ۱۴۳۸ میلادی
خط نویس: ……بن محمد شیر …….
محل نگارش: نامعلوم
تعداد صفحات: ۵۱۳ برگ
تعداد نگاره ها: ۹۳ مجلس
چینش صفحهها: درچهارستون و ۲۷ سطر جدولبندی شده
نوع خط: نستعلیق
اندازه: مشخص نشده
توضیحات اثر:
این دستنویس با مقدمۀ منثور آغاز می گردد: «سپاس آفرین خدایرا که این جهان و آن جهان آفرید و بندگان را از جهان پدید کرد….». این همان مقدمۀ کهن است، ولی پایان آن به افسانۀ محمود و فردوسی و هجونامه میانجامد. صفحۀ نخستین متن مقدمۀ منثور دارای سرلوحه است با عبارت: «واذکروالله الاعلی»، پس از مقدمۀ منثور ترنجی در میان صفحه دارد که گویا متنی هم در آن نوشته که در میکرو فیلم سیاه است و دیده نمی شود. پس از آن دو تصویر تمام صفحهای دارد و سپس متن اصلی آغاز می گردد. دو صفحۀ نخستین متن اصلی دارای چهار لوح در بالا و پایین صفحات است و در کتیبۀ آنها نوشته است: «کتاب شاهنامه به گفتار فردوسی – بفرمان پادشاه غازی ۔ سلطان محمود غازی»، متن این دو صفحه در دو ستون و یازده سطر و صفحات دیگر در چهار ستون و ۲۷ سطر جدول بندی شده اند. هر صفحه بدون تصویر و سرنویس دارای ۵۴ بیت است. در کنارۀ صفحات به خط نستعلیق جدید تری بیت های فراوانی افزوده اند. و جز آن، یک نفر دیگر نیز به خط زشت و کودکانه ای بیت هایی افزوده است. در تاریخ هفتم ماه صفر ۱۰۹۱ یک نفر این دستنویس را خوانده و این واقعه را در چهار بیت سروده و در آغاز کتاب افزوده است. در کناره همان صفحه نوشته است که محمدشاه نامی در تاریخ ۲۹ ربیع الاول سنه شش (سال شش تقویم الهی برابر ۹۶۸ هجری قمری) این دستنویس را از صحافی برای شرف الدین نامی که مهر او در همان صفحه هست خریداری کرده است. تاریخ ختم شاهنامه در این دستنویس سال ۳۸۴ هجری قمری است:
سرآمد کنون قصه یزدگرد به ماه اسفندارمه روز ارد
زهجرت شده سیصد از روزگار چو هشتاد و چار از برش برشمار
پس از آن چند بیتی از هجونامه آمده است و سپس در ۵۵ بیت سست کاتب در باره دستنویس اساس خود و سرگذشت خود توضیحاتی داده است. پایان صفحۀ آخر این دستنویس چنین است:
هرکه خواند دعا طمع دارم زانک من بندۀ گنهکارم
تمام شد کتاب شاهنامه بمبارکی و طالع سعد در وقت چاشتگاه روز چهارشنبه یازدهم ماه مبارک رمضان فی تاریخ احدی و اربعین و ثمانمایه به دست… بن محمد شیر…