انتخاب نام فرزند از شاهنامه

الف
اترط = پسر شم
اجناس = از سرداران توران
اخواست = از سران توران
ارجاسب = از بزرگان لشکر توران
ارجاسپ = شاه تورانیان
اردبیل = از شهرهای ایران
اردشیر = از نامداران سپاه ایران
اردشیر = پسر بیژن گیو
اردشیر = پسر گشتاسپ
اردشیر = نام دیگر بهمن پسر اسفندیار – پادشاه ایران
اردشیر = نام یکی از موبدهای کیقباد
اردشیر بابکان = اولین شاه ساسانی – پسر ساسان
اردشیر نیکوکار = برادر شاپور ذوالاکتاف – شاه موقت ایران
اردوان = شاه شیراز و اصفهان – از ملوک طوایف
ارژنگ = از سرداران تورانی
ارژنگ = نام سالار مازندران که از دیوان بود
ارسطالیس = حکیم رومی – معلم اسکندر
ارمایل = یکی از آشپزهای ضحاک که سعی در نجات جوانان داشت
ارمنی = از جنگاوران ایران در برابر تازیان
ارمینیه = از شهرهای ایران
ارنواز = خواهر جمشید که ابتدا همسر ضحاک شد و سپس به همسری فریدون درآمد
ارونددشت = از شهرهای ایران
اسپینوی = نام همسر تژاو سردار تورانی
استادبرزین = از سران سپاه انوشیروان
استقیلا = از سرداران تورانی
اسفندیار = پسر گشتاسپ
اسکندر = پسر ناهید و داراب – قیصر روم و ایران و توران
اسکندر = سردار رومی
اشتاد = از سران سپاه خسرو
اشک = از پهلوانان ایران
اشکبوس = سردار تورانی
اشکبوس = نام سردار تورانی
اشکش = از سرداران ایرانی
اصطخر = از شهرهای ایران
اصفهان = از شهرهای ایران
اغریرث = پسر پشنگ و برادر افراسیاب که به دست برادر کشته شد
اغریرث = پسر گشتاسپ
افراسیاب = پورپشنگ  . پادشاه توران
افراسیاب = فرزند پشنک که بعد از پدر به پادشاهی توران رسید
اکوان = نام دیوی که رستم او را کشت
اکوان دیو = دیوی که رستم او را کشت
الانان = از شهرهای ایران
الکوس = نام سردار تورانی
الوا = از سرداران ایرانی
الوای = از سرداران ایرانی
الیاس = حاکم خزر – پسر مهراس
اندریمان = از سرداران تورانی
اندریمان = پسر ارجاسپ
اندمان = از سران لشگر خسرو
اندمان = از سرداران ایران
اندیان جهانجوی = از بزرگان سپاه خسرو پرویز
اندیرمان = برادر ارجاسپ
اندیوشهر = شهری در ایران
انطاکیه = از شهرهای روم
انوشیروان = چهل و یکمین شاه ایران . نام دیگرش کسری بود . چهل و هشت سال پادشاهی کرد .
اورمزد = از حاکمان ملوک و طوایف
اورمزد = از سران سپاه خسرو
اورمزد = پروردگار
اورمزد = پسر شاپور – شاه ایران
اورمزد = پسر نرسی – شاه ایران
اورند شاه = پسر کی پشین و نوه کاووس شاه
اوستا = کتاب زرتشتیان
اوغان = از اقوام ایرانی
اولاد = پهلوانی دلیر که بعد از پیروزی رستم بر دیوها سالار مازندران شد
اهرن = از نامداران روم و داماد سوم قیصر
اهنوخشی = مردمی که اهل اندیشه بودند
اهواز = از شهرهای ایران
ایرج = از بزرگان ایران – شاه کابل
ایرج = نام پسر کوچک ( سوم)فریدون پادشاه ایران
ایزدگشسپ = از موبدان زمان بهرام
ایزدگشسپ = وزیر نوشیروان
ایلا = از سرداران توران
آبتین = نام پدر فریدون
آذرافروز = پسر اسفندیار
آذرآبادگان = از شهرهای ایران
آذرگشسپ = از سران جنگی بهرام
آذرمهربرزین = آتشکده زرتشتیها
آرزو = دختر ماهیار جواهرفروش و همسر بهرام گور
آرزو = نام همسر سلم
آرش = از پهلوانان ایران
آرش = از پهلوانان ایرانی
آرش = از حاکمان ملوک و طوایف
آرش = از سرداران ایران – شاه خوریان
آزادسرو = از موبدان دربار کسری
آزادسرو = کسی که داستان رستم و شغاد را برای فردوسی نقل کرد
آزاده = کنیز چنگ زن بهرام
آزاده = نام همسر تور
آزرم دخت = چهل و هشتمین شاه ایران . مدت پادشاهی چهار سال بود .
آفریدون = پسر آبتین و فرانک . ششمین شاه ایران که پانصد سال پادشاهی کرد.
آمل = از شهرهای ایران
آموی = از شهرهای ایران
آموی = رودی در ایران
آوازه دژ = دژ پرموده شاه توران
آوه سمکنان = از سرداران ایرانی
آئین گشسپ = از بزرگان دربار هرمزد
ب
بابک = حاکم اصطخر – از ملوک طوایف
بابک = نام موبد انوشیروان
باربد = رامشگر دربار خسرو
بارمان = از سران توران
بارمان = از سرداران تورانی
بالوی = از بزرگان سپاه خسرو پرویز
باهله = نام شهری در ایران
بخارا = از شهرهای ایران
براهام = مرد جهود خسیس در زمان بهرام گور
برته = از بزرگان ایرانی
برجاسپ = از سرداران توران
بردع = شهری در ایران
برزمهر = از سرداران ایران
برزمهر = وزیر خسرو پرویز
برزمهر = وزیر نوشیروان
برزو = پسر سهراب
برزوی = نامی که بهرام گور خود را با آن به شنگل معرفی کرد .
برزویلا = از سرداران توران
برزویه = طبیب دربار نوشیروان که کلیله و دمنه را به ایران آورد .
برزین = از بزرگان سپاه ایران
برزین = سالار لشگر نوشیروان
برزین = نام پیرمردی دهقان و پدر سه زن بهرام گور
برزین آژنگ چهر = از سرداران ایران
برسام = رئیس سپاه بیژن حاکم سمرقند
بزانوش = سپهبد لشکر روم
بزانوش = قیصر روم
بلاش = پسر پیروز – شاه ایران
بلوچ = از اقوام ایرانی
بنداه = پادشاه سند
بندوی = دائی خسرو پرویز
بنه = از سرداران ایران
بودلف = از بزرگان زمان فردوسی
بوذرجمهر = بزرگمهر ، وزیر کسری
بوراب = آهنگر قیصر روم
به آفرید = دختر گشتاسپ
به زاد برزین = پهلوان ایرانی – نواده رستم
بهرام = از حاکمان ملوک طوایف
بهرام = از سرداران ایران از نژاد زرسپ
بهرام = پسر اورمزد – شاه ایران
بهرام = پسر بهرام – شاه ایران
بهرام = پسر شاپور – شاه ایران
بهرام آذرمیان ( آذرمهان ) = موبدی که به دست هرمزد کشته شد .
بهرام بهرامیان = پسر بهرام – شاه ایران
بهرام پیروز بهرامیان = از سرداران ایران
بهرام تل = بهرام چوبینه
بهرام چوبینه = سردار ایرانی هرمزد شاه
بهرام فرخ = از سران سپاه خسرو
بهرام گرد = از سپاهیان بهرام چوبینه .  بهرام سیاوش
بهرام گو = پسر گودرز و برادر گیو
بهرام گور = پسر یزدگرد – شاه ایران
بهرام گوهرفروش = بازرگانی در سیستان
بهرام نیو = پسر گودرز و برادر گیو . از سرداران ایرانی
بهروز = مرد سپاهی دانایی در لشکر بهرام گور
بهزاد = اسب گشتاسپ
بهزاد = برادر کک کوهزاد
بهزاد شبرنگ = اسب کیخسرو
بهمن = پسر اردوان حاکم اصطخر
بهمن = پسر اسفندیار – نام دیگرش اردشیر – شاه ایران
بی درفش = برادر ارجاسپ و سردار تورانی
بید = از دیوان
بیژن = از کیانیان – از حکام ملوک طوایف
بیژن = پسر گیو . از سرداران ایران
بیژن = پسر گیو . از سرداران ایرانی
بیژن = حاکم سمرقند
بیطقون = وزیر اسکندر
بیور = ضحاک
بیورد = از سرداران ایرانی
بیورسپ = پسر مرداس که بسیار ناپاک و پلید بود و نام دیگر او ضحاک است.
پ
پارس = از شهرهای ایران
پدروان = پهلوان ایرانی
پرمایه = برادر فریدون
پرموده = پسر بزرگ ساوه شاه
پرویز = نام دیگر خسرو پسر هرمزد . چهل و سومین شاه ایران . مدت پادشاهیش سی و هشت سال بود .
پشنگ = برادرزاده فریدون پادشاه ایران و داماد ایرج
پشنگ = پادشاه توران و پدر افراسیاب
پشوتن = پسر گشتاسپ
پلاشان = از بزرگان تورانی
پوران دخت = چهل و هفتمین شاه ایران . مدت پادشاهیش شش ماه بود .
پولاد = از بزرگان سپاه کیقباد
پولاد غندی = از دیوان
پولادوند = سردار تورانی
پیران = سردار تورانی . وزیر افراسیاب
پیران = سردار تورانی و وزیر افراسیاب
پیروز = از سران سپاه خسروپرویز
پیروز = از سرداران ایرانی
پیروز = پسر یزدگرد – شاه ایران
پیروز خسرو = رئیس لشگر اردشیر شیروی
پیروز شاپور = فرستاده رستم نزد سعد وقاص
پیروز شاه = مرزبان خسرو پرویز در نیمروز
پیروز شیر = از پهلوانان زمان نوشیروان
پیلسم . پیلستم = پسر ویسه و برادر پیران
پیلسم = پهلوان چینی دربار افراسیاب
ت
تباک = شاه جهرم که به کمک اردشیر آمد .
تبه = از سرداران تورانی
تخوار = از ایرانیان – شاه دهستان
تخوار = از سرداران توران
تخواره = از سران سپاه خسرو پرویز
تژاو = از سرداران توران
تلیمان = از سرداران ایران
توابه = از سرداران ایران
تور = پسر جمشید و سمن ناز
تور = پسر دوم فریدون
تهم = از سران ایرانی
تهمتن = رستم
تهمورث = پسر هوشنگ که سی سال پادشاهی کرد
تهمینه = دختر شاه سمنگان که با رستم ازدواج کرد
تیسفون = پایتخت نوشیروان
ث
ثقیل = پسر قیصر روم
ج
جاماسپ = برادر قباد که مدتی به جای او نشست .
جاماسپ = ستاره شناس و دانشمندی که وزیر گشتاسپ بود .
جاماسپ = ستاره شناس و وزیر گشتاسپ
جان فروز = از سران سپاه بهرام چوبینه
جانوسیار = وزیر دارا که او را کشت .
جرجانس = از سرداران توران
جریره = دختر پیران که با سیاوش ازدواج کرد
جم ، جمشید = شاه ایران . پسر طهمورث . مدت پادشاهیش هفتصد سال بود .
جمشید = پسر طهمورث که هفتصدسال پادشاهی کرد
جمهور = پادشاه هند
جوانوی = پیک ایرانیان به منذر و بهرام گور
جهانگیر قحطانی = از بزرگان عرب
جهرم = از شهرهای ایران
جهن = از بزرگان توران و پسر افراسیاب
جهن برزین = سازنده طاقدیس به دستور فریدون
چ
چاچ = از شهرهای ایران
چشموان = دبیر دربار ایران
چغانی = شاه هیتال
چنگش = از سرداران تورانی
چهرزاد = نام دیگر همای – دختر بهمن – ملکه ایران
چیچست = دریاچه ارومیه
چین = کشور همسایه ایران
چینوی = از سران سپاه قیصر
ح
حیی قتیبه = از بزرگان زمان فردوسی
خ
خاقان = پادشاه ترکان
خانگی = مرد فرزانه دربار قیصر و فرستاده او نزد خسرو
خراد = از سرداران سپاه اردشیر
خراد = از سرداران سپاه ایران
خراد = سپهدار دربار هرمزد
خراد برزین = سپهدار دربار خسرو پرویز
خراسان = از شهرهای ایران
خراسان = سپهدار ایرانی
خره اردشیر = شهرستانی در روم
خزاعه = از بزرگان اعراب
خزروان = از سرداران ایران
خزروان = از سرداران توران
خزروان خسرو = سالار ایرانی
خسرو = جوانمردی که مدتی بر جای بهرام گور نشست
خسرو = نام آسیابانی که یزدگرد را کشت
خسرو پرویز = چهل و سومین شاه ایران . پسر هرمزد . مدت پادشاهیش سی و هشت سال بود .
خشاش = دیده بان – از سرداران توران
خضر = راهنمای اسکندر برای پیدا کردن آب حیوان
خوزان = از بزرگان ایران که بر پارس حکمرانی میکرد .
خوشنواز = پسر خاقان چین
خون اسیاوشان = گیاهی که از خون سیاوش رویید
د
دارا = پسر داراب – شاه ایران
دارا = سردار ایرانی
داراب = پسر هما و بهمن – شاه ایران
داراب گرد = شهری که داراب ساخت .
دارابگرد = نام شهری در ایران
داراپناه = سردار سپاه بهرام چوبینه
دارمان = سپهدار ارمینیه از لشگر خسرو پرویز
دانشومند = نام موبدی که تهمیته را برای رستم خواستگاری کرد
دستان زند = زال
دشت دوک = دشتی در ایران
دشمه = پدر تخوار
دقیقی = شاعر ایرانی که فردوسی قسمتهایی از شاهنامه را از روی دیوان او نوشته است.
دل افروز = خارکنی در زمان بهرام گور
دلارای = همسر دارا
دمور = از سرداران تورانی
دموی = از سرداران توران
دموی = از سرداران تورانی
دنبر = از شهرهای هند
دیو سپید = رئیس همه دیوها
دیو سفید = رئیس دیوها
ر
رادبرزین = از سرداران ایران
رام برزین = از بزرگان دربار خسرو پرویز
رام برزین = نگهبان مرز مدائن
رای = لقب پادشاه هند
رخش = نام اسب رستم
رزمهر = پسر سوفرای
رستم = پسر جاماسپ
رستم = پسر زال و رودابه . قهرمان اسطوره ای شاهنامه
رستم = فرمانده سپاه یزدگرد
رستم دستان = پسر زال زر
رشنواد = سپهبد ایرانی در زمان همای
رودابه = دختر مهراب و سیندخت که با زال ازدواج کرد
رودبار = از شهرهای ایران
رودکی = شاعر پارسی گوی
روزبه = نام موبد بهرام گور
روشنک = دختر دارا – همسر اسکندر
روم = کشور همسایه ایران
رویین = از سرداران تورانی . پسر پیران
روئین = از سرداران توران . پسر پیران
رهام = از پهلوانان ایرانی
رهام = از سرداران ایران . پسر گودرز
رهام = از سرداران ایرانی . پسر گودرز
ری = از شهرهای ایران
ریو = از سرداران ایرانی . داماد طوس
ریو = از سرداران ایرانی از نژاد زرسپ
ریو = پسر کاووس
ز
زادشم = پدر پشنگ شاه توران
زادشم = پسر جمشید
زادفرخ = رئیس آخور اسبان هرمزد شاه
زاروی = نام موبدی که خسرو را از کشتن ماهوی بازداشت.
زال = پسر سام نریمان و پدر رستم
زال زر = پسر سام یل
زردهشت ، زرتشت ، زردشت = پیامبر ایرانی
زردهشت = موبد موبدان
زرسپ = پسر طوس
زرسپ = پسر منوچهر
زروان = حاجب نوشیروان
زریر = پسر لهراسپ و برادر گشتاسپ
زنگوله گرد = از سرداران ایرانی
زنگوی = از سران سپاه خسرو پرویز
زنگوی = از سران سپاه قیصر
زنگه شاوران = از سرداران ایران
زواره = برادر رستم
زواره = نام برادر رستم
زوطهماسب = پس از نوذر به پادشاهی رسید و پنج سال پادشاهی کرد
زهیر = از سرداران ایران
زیب خسرو = شهری که خسرو در روم ساخت .
ژ
ژنده رزم = برادر تهمینه
س
ساری = از شهرهای ایران
ساسان = پسر بهمن
ساسان = پسر دارا و بقیه ساسانها نواده های او بودند و آخرینشان پدر اردشیر بابکان بود .
ساسان = نوه بهمن
سام نریمان = پدر زال و پسر نریمان
سام یل = پسر نریمان
ساوه = از سرداران ایرانی
ساوه = از سرداران توران
ساوه شاه = حاکم هری
سپند = نام کوهی است
سپنسار = از سران لشگر خسرو پرویز
سپهرم = از سرداران توران
سپینود = دختر شنگل – همسر بهرام گور
ستوه = جاسوس ارجاسپ
سرخاب = وزیر بلاش
سرخه = پسر افراسیاب
سرکش = رامشگر دربار خسرو پرویز
سرند = پسر شاه کابل
سرو یمن = از سرداران ایران
سروش = ستاره شناس یزدگرد بزه گر که طالع بهرام گور را دید .
سزان = از سرداران توران
سعد وقاص = فرمانده سپاه تازیان
سغد = از شهرهای ایران
سقلاب = از شهرهای توران
سقیلا = دژی در روم
سقیلا = نام کوهی است .
سلم = پسر بزرگ فریدون
سمرقند = از شهرهای ایران
سمن ناز = دختر کورنگ شاه
سنباز = پهلوان ایرانی زمان خسرو پرویز
سنجه = نام یکی از دیوها
سند = رودی در هند
سودابه = دختر شاه هاماوران . همسر کیکاووس
سورسان = شهری که نوشیروان به یاد مهبود وزیر بنا نهاد .
سورگ = پهلوان هندی که به جای فور نشست .
سوسن رامشگر = رامشگر دربار افراسیاب
سوفرای = از پهلوانان ایرانی
سهراب = پسر رستم و تهمینه
سهراب = نام پسر رستم و تهمینه
سهی = همسر ایرج
سیامک = از سرداران تورانی
سیامک = پسر کیومرث که در جنگ با اهریمن کشته شد
سیاوخش . سیاوش = نام پسر کیکاووس
سیاوخشگرد = نام شهری که سیاوش بنا نهاد
سیاوش = پسر کیکاووس
سیما برزین = موبدی که به دست هرمزد کشته شد .
سیندخت = همسر مهراب . مادر رودابه
سیه رنگ بهزاد = اسب گشتاسپ
ش
شاپور = از بزرگان ایرانی
شاپور = از سران لشگر خسرو پرویز
شاپور = از ملوک طوایف از نژاد خسرو
شاپور = پسر اردشیر – شاه ایران
شاپور = پسر اورمزد = شاه ایران ملقب به ذوالاکتاف
شاپور = پسر شاپور ذوالاکتاف – شاه ایران
شاپور رازی = از سرداران ایرانی
شاپور شیر = از بزرگان سپاه خسرو پرویز
شادان برزین = نام موبدی است.
شاه محمود = محمود غزنوی
شاهوی = پسر هفتواد
شاهوی پیر = حکیم فرزانه . نام موبدی است .
شبدیز = اسب بهرام گور
شبرنگ بهزاد = نام اسب سیاوش
شطرنج = نام یک بازی که از هند به ایران آمد .
شعبه = فرستاده سعد وقاص نزد رستم
شعیب = سالار تازیان از قبیله قتیب
شغاد = برادر ناتنی رستم
شکنان = از سرداران ایرانی
شم = پسر تورگ
شماخ = از سرداران ایران
شماخ سوری = شاه سوریه – از سپاه ایران
شماساس = از سرداران توران
شنبلید = دختر برزین که با بهرام گور ازدواج کرد.
شنگان = از شهرهای توران
شنگل = از سران توران
شنگل = از سرداران توران
شنگل = شاه هند – پدر سپینود همسر بهرام
شورآب = نام شهری در روم
شهران گراز = پیرمرد جهاندیده پهلوان درگاه بهرام چوبینه
شهربانو = دختر گیو . همسر رستم
شهرگیر = از سرداران اردشیر
شهرگیر = از سرداران اسکندر
شهرناز = خواهر جمشید . ابتدا همسر ضحاک بود و سپس به همسری فریدون درآمد
شهروی = نام موبد شاپور ذوالاکتاف
شهروی = نام موبدی که ماهوی را سرزنش کرد.
شهروی گوهرفروش = مادر برزو
شهره = کسی که بهرام گور او را شاه توران کرد .
شهریار = پسر شیرین و خسرو پرویز
شید = از سرداران توران
شیداسپ = وزیر طهمورث
شیدسب = از سرداران ایران
شیدسپ = پسر تور
شیدسپ = پسر گشتاسپ
شیدوس = از سرداران ایران
شیدوش = از بزرگان ایران . پسر گودرز
شیدوش = پسر گودرز . از سرداران ایران
شیده = پسر افراسیاب
شیده = پسر افراسیاب . نام دیگرش پشنگ است .
شیرزاد = جارچی سپاه نوشیروان
شیرزیل = از سران سپاه خسروپرویز
شیرکپی = حیوان عظیمی که بهرام چوبینه آن را از پا درآورد.
شیرو = پسر گشتاسپ
شیروی = از سرداران توران
شیروی = قباد . پسر خسرو پرویز و مریم رومی . چهل و چهارمین شاه ایران . مدت پادشاهیش هفت ماه بود .
شیروی بهرام = سپهبد لشگر نوشیروان
شیروی گرد = نام پدر شهرو و پدر بزرگ برزو
شیرویه = پسر بیژن گیو
شیرین = از همسران خسروپرویز
ص
صباح = شاه یمن – از سپاه ایران
ض
ضحاک = بیور
ط
طائر شیردل = رئیس غسانیان
طرخان = از سرداران تورانی
طرخان = سردار توران
طغرل = نام باز بهرام گور
طلحند = پسر مای
طورگ = از سران سپاه قیصر
طورگ = از سرداران توران
طورگ = پسر شیدسپ
طوس = از سرداران ایران . پس نوذر. توس
طوس = از سرداران ایران . پسر نوذر
طهمورث = شاه ایران . پدر جمشید
طینوش = پسر قیدافه و داماد فور
طینوش = قاصد رومی که نزد یزدگرد واسطه شد تا بهرام گور را آزاد کند .
ع
عباس = از سران سواران نیزه دار عرب
عراق = ازشهرهای ایران
علی (ع) = امام اول شیعیان
علی دیلمی = از بزرگان زمان فردوسی
عمر = از سران سواران نیزه دار عرب
عمر = دومین خلیفه از خلفای راشدین
عیسی (ع) = پیامبر مسیحیان
غ
غاتفر = سالار هیتالیان
غرچه = سردار تورانی
غور = از شهرهای ایران . سرزمینی که کیخسرو به برزو داد.
ف
فرات = نام رودی در عراق کنونی
فرامرز = پسر رستم
فرامرز = نام پسر رستم
فرانک = دختر برزین – همسر بهرام گور
فرانک = نام مادر فریدون
فرائین = گراز . از بزرگان دربار خسروپرویز که بعد از بیداد او به سوی قیصر رفت و بعد از اردشیر پادشاه چهل و ششم ایران شد . مدت پادشاهیش پنجاه روز بود .
فرخ زاد = از بزرگان ایران در زمان خسروپرویز
فرخ زاد = چهل و نهمین شاه ایران . مدت پادشاهیش یک ماه بود
فرخ زاد = وزیر قیصر روم
فرخ زاد هرمزد = از بزرگان ایران
فرخ سروش = نام فرشته نگهبان خسروپرویز
فرشیدورد = از سران توران . برادر پیران
فرشیدورد = برادر پیران . از سرداران توران
فرشیدورد = پسر گشتاسپ
فرشیدورد = صاحب خسیس خانه ویرانه ای که در راه بهرام گور بود .
فرطوس = سردار توران
فرطوس = سردار تورانی
فرغاز = از سرداران توران
فرغان = مهندس رومی که ایوان مدائن را به دستور خسروپرویز ساخت .
فرفوریوس = سردار بزرگ رومی
فرنگیس = دختر افراسیاب . همسر سیاوش
فرود = پسر جریره و سیاوش
فرود = پسر شیرین و خسروپرویز
فروهل = سردار ایرانی
فرهاد = از سرداران ایران
فرهاد = یکی از سران سپاه نوشیروان
فریان = شاه یکی از شهرهای مرزی اندلس
فریبرز = برادر سیاوش . پسر کاووس
فریبرز = برادر سیاوش که با فرنگیس ازدواج کرد . پسر کیکاووس
فریدون = پادشاه ششم ایران . مدت پادشاهیش پانصد سال بود.
فریدون = ششمین شاه ایران که پانصد سال پادشاهی کرد . پسر آبتین و فرانک
فغانیش = شاه هیتال
فغستان = دختر کید – همسر اسکندر
فغفور = از سرداران توران
فغفور = پادشاه چین
فغفور = پسر کوچک ساوه شاه
فور = شاه هند
فیروز = شاه غرچه – فرزند گروخان – از سپاه ایران
فیلفوس = شاه روم – پدربزرگ اسکندر
ق
قادسی = شهری در عراق کنونی
قارن = از پهلوانان ایران
قارن = پسر گشتاسپ
قارن = شاه خاور – از بزرگان ایران
قارن کاوگان = برادر قباد . از سرداران ایران
قالوس = پیک روم که از جانب قیصر به نزد لهراسپ رفت .
قالینیوس = نام یکی از دژهای رومی
قباد = برادر قارن . از سرداران ایران
قباد = پسر پیروز – شاه ایران
قباد = شاه یازدهم ایران . مدت پادشاهیش صد سال بود.
قتیب = قبیله ای از اعراب
قراخان = از سرداران تورانی
قراخان = پسر افراسیاب
قراخان = سالار بلخ بامیان
قشقر = فرستاده ضحاک به نزد جمشید
قلواد = از پهلوانان ایران
قلون = از سرداران توران
قلون = ترکی که قاتل بهرام چوبینه بود . برادر مقاتوره
قم = از شهرهای ایران
قنوج = از شهرهای هند
قیدافه = ملکه اندلس
قیدروش = پسر قیدافه – داماد فریان
قیس بن حارث = سالار کاروانی که در راه روم خسرو با او روبرو شد.
قیصر = پادشاه روم
قیصرنوان = شهر رومی
ک
کابل = از شهرهای ایران
کابل شاه = شاه کابل
کاتوزیان = مردمی که کارشان پرستش بود
کاتی = سردار توران
کافور = پادشاه شهر بیداد
کاکله = سردار تورانی
کاکوی = نبیره ضحاک . از سرداران توران
کالو = از سرداران توران
کاموس = سردار توران
کاووس = پسر کیقباد . دوازدهمین شاه ایران . مدت پادشاهیش صدوپنجاه سال بود .
کاوه = آهنگری که هجده تن از پسرانش را ضحاک کشت و بالاخره برضد او قیام کرد
کبرد = سردار تورانی
کبوده = سردار توران
کتایون = دختر قیصر روم – همسر گشتاسپ – نام دیگرش ناهید است .
کتماره قارنان = سردار ایرانی
کرد = از اقوام ایرانی
کرسیون = سردار تورانی
کرکوی = نبیره سلم
کرمایل = آشپز ضحاک که سعی در نجات جوانان داشت
کروخان ویسه نژاد = سردار توران
کسری = انوشیروان
کسری = پسر قباد – نام دیگرش نوشیروان – شاه ایران
کشواد = پسر قارن از پهلوانان ایران
کشواد = سردار ایران. پدر گودرز
کک کوهزاد = رئیس دژ مرباد . دزد و باجگیر بین راه هند و زابل
کلاهور = از سران لشکر دیوها
کلیله = کتابی که از هند توسط برزویه طبیب به ایران آورده شد.
کنارنگ = پهلوان ایرانی
کنارنگ = سردار ایران
کنارنگ = یکی از دیوها
کنداگشسپ = یکی از سران جنگی بهرام چوبینه
کندر = سردار تورانی
کندرو = سردار توران
کندرو = وزیر ضحاک
کوت = سردار رومی سپاه خسرو در جنگ با بهرام
کورنگ = شاه زابلستان
کهارکهانی = سردار توران
کهرم = برادر ارجاسپ
کهرم = پسر ارجاسپ
کهرم = سردار توران
کهیلا = سردار تورانی
کی آرش = پسر کیقباد
کی آرمین = پسر کیقباد
کی پشین = پسر قباد
کی کاووس = پسر کیقباد که صدوپنجاه سال پادشاهی کرد. دوازدهمین شاه ایران
کیانوش = برادر فریدون
کیخسرو = پسر فرنگیس و سیاوش
کیخسرو = شاه ایران پسر سیاوش و فرنگیس
کید = شاه قنوج
کیروی = نام دهقانی در زمان بهرام گور
کیقباد = یازدهمین شاه ایران که صد سال پادشاهی کرد
کیومرث = اولین پادشاه ایران که سی سال پادشاهی کرد
گ
گراز = از بزرگان سران خسرو که بعد از بیداد او به نزد قیصر رفت و بعد از اردشیر پادشاه ایران شد . چهل و ششمین شاه ایران . مدت پادشاهیش پنجاه روز بود . نام دیگرش فرائین بود.
گرازه = از سران سپاه رستم
گردآفرید = دختر گژدهم سردار ایرانی که سهراب عاشق او شد
گردوی = از سران لشگر خسروپرویز . برادر بهرام چوبینه و گردیه
گردیه = خواهر بهرام چوبینه و گردوی . همسر خسرو پرویز
گرزم = از بزرگان ایران که از اسفندیار نزد پدرش بدگویی کرد .
گرزم = سردار توران
گرسیوز = برادر افراسیاب
گرسیون = رئیس سپاه ماهوی
گرشاسپ = از سرداران ایران
گرشاسپ = از کارگزاران نوشیروان
گرشاسپ = پسر ماهوی
گرشاسپ = دهمین شاه ایران که نه سال پادشاهی کرد
گرشاسپ جم = از بزرگان زمان فریدون
گرگان = از شهرهای ایران
گرگسار = سپهبد ارجاسپ
گرگساران = اقامتگاه سام
گرگوی = سردار ایرانی
گرگین = از سرداران ایران . پسر میلاد
گرگین = پسر میلاد . از سرداران ایران
گروخان = از سرداران ایرانی – فرزند کیقباد
گروی = از سرداران توران
گروی زره = سردار توران
گژدهم = سردار ایران در دژ سپید
گستهم = از سرداران ایران . پسر نوذر
گستهم = پسر گژدهم . سردار ایران
گستهم = پهلوان ایرانی
گستهم = دائی خسروپرویز
گشتاسپ = پسر لهراسپ – شاه ایران
گشتاسپ = پسر لهراسپ . شاه ایران
گشسپ = پیری حکیم که نوشیروان معتقد بود او آزمند است .
گشسپ = دبیر دربار ایران
گشسپ جهانجوی = از سران سپاه نوشیروان
گلباد جنگی = برادر پیران . سردار توران
گلباد شیر = از بزرگان لشگر توران
گلبوی طبری = از جنگاوران ایران
گلزاریون = از شهرهای هیتال
گلشهر = همسر پیران
گلنار = کنیز اردوان که با اردشیر ازدواج کرد .
گلینوس = کسی که بعد از برکناری خسرو نگهبانی او را به عهده داشت.
گندیشاپور = از شهرهای ایران
گو = پسر جمهور و پادشاه هند
گو گردگیر = پسر افراسیاب
گودرز = از بزرگان ایران . پدر گیو . پسر کشواد
گودرز = از ملوک طوایف – اشکانیان
گودرز = پدر گیو و پسر کشواد . از بزرگان ایران
گوران شاه = شاه کرمان – از سپاه ایران
گوش بستر = مرد عجیبی که اسکندر در راه بابل دید.
گیلان = از شهرهای ایران
گیو = از بزرگان ایران . پسر گودرز . پدر بیژن
گیو = پسر گودرز و پدر بیژن . از بزرگان ایران
ل
لاچین = از اقوام ایرانی
لنبک آبکش = مرد آزاده و بخشنده در زمان بهرام گور
لهاک = از بزرگان توران . برادر پیران
لهاک = برادر پیران . از بزرگان توران
لهراسپ = از سرداران ایران – شاه ایران
م
ماخ = مرزبان هری . پیر جهاندیده خراسان
مالکه = دختر طائر – دخترعمه و همسر شاپور ذوالاکتاف
مامون = شاه عباسی
مانی = نقاش چینی که در زمان شاپور ذوالاکتاف ادعای پیامبری کرد .
ماه آذر = وزیر نوشیروان . ( بهرام آذرمیان یا آذر مهان )
ماه آفرید = دختر برزین که با بهرام گور ازدواج کرد.
ماه آفرید = همسر ایرج
ماهان کوهی = نام مستعار جمشید شاه
ماهوی سوری = مرزبان مرو
ماهیار = از بزرگان زمان بهرام گور
ماهیار = جواهرفروش – پدرزن بهرام گور
ماهیار = وزیر دارا
مای = از شهرهای هند
مای = برادر جمهور و پادشاه هند
محمد (ص) = پیامبر اسلام
مدائن = نام یکی از شهرهای ایران .
مرباد = دژی که کک کوهزاد در آن بود.
مرداس = پدر ضحاک که به دست پسر کشته شد
مردانشه = پسر شیرین و خسروپرویز
مردوس = سردار توران
مردوی = باغبان خسرو
مرز خزر = از شهرهای ایران
مرو = از شهرهای ایران
مریم = دختر قیصر . همسر خسروپرویز
مزدک = کسی که در زمان قباد ادعای پیامبری کرد .
مقاتوره = از سران دربار خاقان
ملک قیطون = شاه مصر
منذر = سپاهی دلیر از نژاد عرب
منذر = معلم بهرام گور
منشور = از بزرگان توران
منوچهر = نوه ایرج و ماه آفرید . هفتمین شاه ایران که صدوبیست سال پادشاهی کرد
منوچهر = هفتمین پادشاه ایران . نوه ایرج . مدت پادشاهیش صدوبیست سال بود .
منوچهر آرش = رئیس لشکر خراسان از سپاه ایران
منوشان = از بزرگان ایران که بر پارس حکومت میکرد.
منوشان = از سرداران ایران
منیژه = دختر افراسیاب . همسر بیژن
موسیل ارمنی = از بزرگان زمان خسروپرویز
مهبد ، مهبود = وزیر نوشیروان
مهبود = از سرداران ایران
مهراب = پدر رودابه
مهراس = از بزرگان روم
مهراس = پدر الیاس حاکم خزر
مهران = از سرداران نوشیروان
مهران = دانشمند و ستاره شناس هندی
مهران پیر = نام استوار سپاه بهرام چوبینه
مهران ستاد = بازرگانی که در راه روم با خسرو روبرو شد .
مهران ستاد = پیری خردمند در درگاه نوشیروان
مهرآذرپارسی = نام موبدی است .
مهربرزین خراد = از پهلوانان ایرانی
مهربنداد = پیرمردی دهقان در زمان بهرام گور
مهرپیروزبهزاد = از پهلوانان ایرانی
مهرک نوش زاد = از اهالی جهرم و از نژاد شاهان
مهرنوش = پسر اسفندیار
مهرنوش = نام موبدی که ماهوی را سرزنش کرد
مهروی = از سران بهرام چوبینه
مهرهرمزد = قاتل خسروپرویز
مهین بانو گشسب = دختر رستم . همسر گیو
میرین = داماد دوم قیصر
میلاد = از پهلوانان ایرانی
میلاد = پسر قلواد
میلاد = سردار ایرانی
ن
نام خواست = سردار تورانی
ناهید = دختر فیلفوس – همسر داراب – مادر اسکندر
ناهید = نام دیگر کتایون همسر گشتاسپ و دختر قیصر روم
نرد = نوعی بازی که بوذرجمهر اختراع کرد و از ایران به هند رفت .
نرسی = از حکام ملوک طوایف
نرسی = برادر بهرام گور
نرسی = پسر بهرام بهرامیان – شاه ایران
نریمان = پسر گرشاسپ . پدر سام
نستار = گله دار قیصر روم
نستور = پسر زریر
نستور = پسر شیرین و خسروپرویز
نستوه = از سران سپاه خسرو
نستهین = برادر پیران . سردار توران
نسودی = مردمی آزاده که می کاشتند و از دسترنجشان می خورند
نشابور = از شهرهای ایران
نصرالله منشی = مترجم کلیله و دمنه
نصرقتیب = نبیره اسماعیل ع – از نامداران عرب
نعمان = معلم بهرام گور
نوبهار = عمه شاپور ذوالاکتاف – دختر نرسی – زن طائر
نوذر = پسر منوچهر که هفت سال پادشاهی کرد . هشتمین شاه ایران
نوذران = سردار ایرانی
نوش آذر = پسر اسفندیار
نوشزاد = نام پسر انوشیروان
نوشیروان = پسر قباد . نام دیگرش کسری . چهل و یکمین شاه ایران . مدت پادشاهیش چهل و هشت سال بود.
نوشیروان = نام دیگر کسری – پسر قباد – شاه ایران
نهل = سردار توران
نیاطوس = برادر قیصر . فرمانده سپاه روم
نیساریان = مردمی که کارشان جنگ بود
نیوزار = پسر گشتاسپ
و
ورازاد = شاه سپیجاب . سردار توران
وریغ = نام شهرستانی در روم
ویسه = پدر پیران . از بزرگان توران
ه
هجیر = پس گودرز . سردار ایرانی
هرمز = پسر یزدگرد – شاه ایران
هرمز = نام کدخدای دهی در زمان بهرام گور
هرمزد = پسر نوشیروان . چهل و دومین شاه ایران . مدت پادشاهیش دوازده سال بود .
هرمزد پیر = نام موبدی است .
هرمزد خراد = از سران سپاه نوشیروان
هرمزد خراد = نام موبدی که ماهوی را سرزنش کرد
هرمزد شهران گراز = از بزرگان ایران
هری = از شهرهای ایران . سرزمینی که کیخسرو به برزو داد .
هزبر = سردار توران
هژیر = سردار ایران
هفتواد = از بزرگان و ثروتمندان شهر کجاران
همای = دختر بهمن – نام دیگرش چهرزاد – ملکه ایران
همای = دختر گشتاسپ
همای = نام موبدی است .
همدان گشسپ = از سران بهرام چوبینه
هند = نام کشور همسایه ایران
هندو = گروه مذهبی در هند
هوش دیو = سردار تورانی
هوشنگ = پسر سیامک که چهل سال پادشاهی کرد
هوشنگ = پسر سیامک که چهل سال پادشاهی کرد .
هوم = یکی از پاک مردان ایران
هومان = برادر پیران . از بزرگان توران
هومان ویسه = از بزرگان توران . برادر پیران
هیتال = کشوری بین ایران و چین
هیربد = مامور شبستان کیکاووس
هیربد = محافظ آتشکده
هیربد = نام موبدی است .
هیشوی = قایقران رومی
ی
یاجوج و ماجوج = از موجودات افسانه ای
یانس = برادر قیصر روم
یزدگرد = پسر بهرام گور – شاه ایران
یزدگرد = پنجاهمین شاه ایران . مدت پادشاهیش بیست سال بود.
یزدگردبزه گر = برادر بهرام – پسر شاپور – شاه ایران
یلان سینه = یکی از سران جنگی بهرام چوبینه
یلان سینه = یکی از سران جنگی خسروپرویز