کلاس شاهنامه با صدای استاد مسکوب – گفتار پنجم – بخش اول ( آفرینش )

عنوان این قسمت : کلاس شاهنامه با صدای استاد مسکوب – گفتار پنجم – بخش اول ( آفرینش )

توضیحات شخصیت :شاهرخ مِسکوب  (متولد سال  ۱۳۰۴)  پژوهشگر ، شاهنامه‌پژوه ، مترجم و نویسنده ایرانی بود. ایشان دوره ابتدایی را در تهران و در مدرسه علمیه پشت مسجد سپهسالار گذراند. او از کلاس پنجم ابتدائی مطالعه رمان و آثار ادبی را شروع کرد. سپس در اصفهان ادامه تحصیل داد. پس از پایان تحصیلات دبیرستان در سال ۱۳۲۴ از اصفهان به تهران آمد و در رشته حقوق دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد. علاوه براین، مسکوب در این سالها زبان فرانسه را آموخت.

توضیحات فایل صوتی : در بهار سال ۲۰۰۲، به ابتکار خانم سرور کسمایی و با شرکت شماری از دوستداران ادب پارسی که شوق شاهنامه‌خوانی و پژوهش در اندیشۀ فردوسی در دل داشتند، حلقه‌ای ادبی گرد شاهرخ مسکوب در پاریس تشکیل شد. این جلسات که، از ژوئن ۲۰۰۲ تا ژوئیه ۲۰۰۴، دوبار در ماه، بر پا می شد، «کلاس شاهنامه» نام گرفت. در همین ایام بود که شاهرخ مسکوب نگارش آخرین اثر خود را به نام «ارمغان مور» که حاصل یک عمر اندیشه و پژوهش او در شاهنامه است، در دست داشت. او آنچه را در کتاب آورده و می‌آورد با جزئیات و توضیحات مفصل‌تری در کلاس درس مطرح می‌کرد. گفتگوهای هر جلسه از همان ابتدا ضبط شد تا بتوان با انتشار آنها شمار بیشتری را بهره‌مند ساخت. آنچه در این کانال منتشر می‌شود، گفتارهای آن کلاس آزاد است که توسط خانم کسمائی ضبط و ویراستاری شده و همراه با یادداشت‌های مربوط به هر بخش در اختیار دوستداران ادب فارسی قرار می‌گیرد.

توضیحات این جلسه از کلاس شاهنامه :  در اساطیر ما و در آیین زرتشت، انسان آفریده می‌شود تا در مبارزه با اهریمن به یاری خدا بشتابد. پس آفرینش از این روست که این جهان که رزمگاه نیکی و بدی است، دوره نبرد را به سربرساند و پس از دوازده هزار سال دوران مینوی آغازین از سرگرفته و عصر طلایی برپا شود. پرسشی که در این فصل با آن روبرو هستیم، اینست که جهان چگونه جایی است؟ چگونه آفریده شده و از کجا آمده است؟ مسئله آفرینش در قرآن چه تأثیری بر درک ما از آن گذاشته است؟

چه استنباطی از جهان در شاهنامه هست و این تصور از جهان در فرهنگ ایران چگونه جا به جا می‌شود و انتقال می‌یابد به عرفان ایرانی که از قرن پنجم به بعد تقریبأ تمام صحنه ادب ایران را اشغال کرده است؟ و همچنین تفاوت تصوری که ما از جهان داریم با تصوری که فرهنگ غرب، از یونان تا امروز، داشته و دارد، چیست؟… چرا که در غرب جهان آفریده خدایان نیست، بلکه پیش از آنها بوده است. در اساطیر یونان، در اندیشه فیلسوف‌های پیش سقراطی، نزد ارسطو، در مسیحیت آمیخته با فرهنگ یونانی، نزد دانته، سروانتس، گوته و نیچه نیز کمابیش با همین درک روبرو هستیم. مقایسه با غرب از اینجاست که ایرانی ها همیشه روی اصلی‌شان به سمت غرب بوده است. در طول تاریخ، رویارویی یا داد وستد فرهنگی ایران به طور عمده با غرب بوده است. در دوره پیش از اسلام، بده بستان با یونان. پس از یونان، از دوره ساسانیان و پارت‌ها به مدت هفت صد سال با رومی‌ها تا دوران صفویه که عثمانی ها جای بیزانس را گرفتند. و تا امروز.

حاشیه گفتار : پس از انقلاب مشروطه، تصوری که ما از جهان داشتیم و حافظ هم نمونه اعلای آن بود، جای خود را به تصوری دیگر می‌دهد. مشروطیت ایران دو خواست اصلی داشت: یکی نظم و قانون، دیگری آزادی. نظم توسط رضاشاه برقرار شد، اما آزادی چیزی نبود که با یک تغییر رژیم پیدا شود. تحقق آزادی نیاز به دموکراسی داشت و دموکراسی یک تمرین طولانی می‌خواست. ملت ایران هیچوقت این تمرین را نداشت چرا که از دیرباز گرفتار دو استبداد ریشه‌دار قدیمی بود. یکی استبداد سلطنتی به شکل آسیایی ( به قول ویتفوگل) و یکی استبداد مذهبی.

در زمینه فرهنگی، دو نماینده اعلای فرهنگی دوره رضاشاه و سال‌های بیست، از یک سو کسروی است، از سوی دیگر هدایت. دو فردی که هم به یکدیگر بسیار مربوطند و هم از یکدیگر بسیار نفرت دارند. کسروی نماینده فرهنگی آن نظمی است که انقلاب مشروطه به دنبال تحققش بود… اما هدایت مظهر تمام‌نمای آن جنبه از انقلاب مشروطه است که شکستش گریزناپذیر بود: یعنی آزادی. به همین خاطر هم سرنوشتش بسیار نمادین است: خودکشی.

دو شخصیت بزرگ شعر آن دوره ما هم از یک سو، ملک‌الشعرا بهار و از سوی دیگر نیماست. در این دوره تصور ما از جهان تغییر می‌کند. بزرگ‌ترین قصیده‌سرای ما ملک‌الشعرا بهار است. قصیده آن بخشی از شعر است که به لحاظ ساخت و محتوا ارتباطی با عرفان ندارد… شعر نیما نیز در مخالفت با حافظ پیدا می‌شود. در «افسانه» خطاب او به حافظ است و استنباط نویی از جهان ارائه می‌دهد. پس از ملک‌الشعرا و نیما، سه چهار دهه طول می‌کشد تا شعر ما دوباره جانی تازه بگیرد. از ۱۳۴۰ به بعد، شعر معاصر فارسی با عرفانی بی خدا از نوع عرفان سهراب سپهری به میدان می‌آید. درحالی که نماینده برجسته شعر اجتماعی ـ سیاسی‌ این دوره احمد شاملوست.

فایل صوتی این جلسه :

قبلی «
بعدی »