فرامرز نامه – بخش ۳۲ – آغاز داستان فرامرز نامه و سرگذشت آن گوید

به نام خداوند روزی رسان

یکی قصه آرم برون از نهان

به توفیق آن قادر کردگار

کنم نظم ها چون در شاهوار

زمردی و جنگ فرامرز گرد

زگیتی چنان گوی دولت ببرد

یکی روز با رامش و میگسار

نشسته دلیران بر شهریار

شبان و رمه سربه سر انجمن

فریبرز و توس گو پیلتن

فرامرز و گودرز وبهرام و گیو

چه گستهم ورهام و گرگین نیو

قبلی «
بعدی »